رييس فيفا و رييس ايافسي (کنفدراسيون فوتبال آسيا) مدتيست نامهاي دريافت ميکند که فرستندگانش تعدادي از فعالان زن و دختران فوتبال دوستايراني هستند.
اين نامه راهيست براي دفاع از حق ورود زنان به ورزشگاهها. در اين نامه، از سپ بلاتر و محمد بن همام، رييسان اين دو نهاد، خواسته شده است يک بند به اساسنامهي جديد فدراسيون ايران اضافه کنند تا موانع ورود زنان به ورزشگاهها براي تماشاي فوتبال برداشته شود. دراين نامه اشاره شده که طبق مقررات فيفا بايد تبعيض جنسي در ورزشگاههاي ايراني حذف شود. اين نامه را تا امروز بيش از صدهزار نفر امضا کردهاند.
علاوه بر مدافعان و فعالان حقوق زنان، تعداد زيادي دختر ورزشکار و فوتبالدوست هم هستند که شيفتهي يک لحظه حضور در استاديوم و ديدن بازي فوتبال از نزديکاند.
تعدادي از آنها تا امروز بارها همراه با مدافعان حقوق زنان پشت درهاي استاديوم آزادي رفتهاند و خواستهاند مثل مردان بتوانند مسابقات را از نزديک ببينند. اما بعد از برخوردهاي اخير نيروي انتظامي به اين نتيجه رسيدهاند که «بايد با چانهزني با مقامات بالا به نتيجه رسيد». اين را عارفه الياسي ميگويد؛ يکي از دختراني که عاشقانه از فوتبال و تماشاي يک مسابقه از نزديک حرف ميزند. جواني که به خاطر همين علاقهاش به حضور در استاديومهاي ورزشي، با فعالان حقوق زنان آشنا شده و حالا در کنار آنها براي ورود به ورزشگاه تلاش ميکند. اين گفتوگو را در زير بخوانيد:

او مي گويد:"«يکي از بازتابهاي اين نامه اين بود که اصلا ايران مدارکش را براي جام ملتهاي ???? ارسال نکرد. سه کشور ايران، قطر و هند بودند که هند انصراف داد اما قطر تمام مدارکش را فرستاده بود و سؤال پيش آمده بود که چرا ايران نه انصراف داده و نه مدارکش را فرستاده است. جواب اين بود که ميدانستيم براساس قانون چون زنان حق ورود به استاديوم ندارند، خود به خود حذف ميشديم».
تا الان دختران فوتبالدوست مثل خودت چه تلاشي کردهاند براي ورود به استاديوم؟
تلاش زياد است؛ اما در گروههاي مختلف. يعني تيپهاي مختلفي در اين زمينه تلاش ميکنند. يک عده سمت غرب تهران و نزديک استاديوم آزادي زندگي ميکنند و زندگيشان عجين است با مسايل ورزشي. يکسري گروههايي هم هستند که فعالين حقوق زناناند وميگويند حق شهروندي نبايد سلب شود و نبايد منع قانوني برايش وجود داشته باشد. يک عدهي ديگر بچههايي هستند که تمايل دارند براي گذراندن اوقات و تفريح بروند استاديوم. شايد حالا خيلي هم فعاليت خاصي در اين زمينه نکنند، ولي اگر اين اجازه به آنها داده شود دوست دارند بروند به اين ورزشگاهها.
تو چندبار رفتي استاديوم؟
من تا به حال نرفتهام.
فقط تلاش کردي براي اينکه وارد شوي؟
بله.
بقيهي بچهها، در گروههاي ديگري که اسم بردي، رفتهاند به استاديوم و از نزديک حين بازي فضاي آنجا را ديدهاند؟
بله. بچههايي که جزو آن روسري سفيدها بودند براي ديدن بازي ايران و بحرين سال ?? رفتند و يک نيمهي بازي ايران و بحرين را، که ما را به جام جهاني آلمان برد، از نزديک ديدند. آن روز اولين باري بود که گروهي از زنان توانستند وارد استاديوم شوند و يک بازي سرنوشتساز و مهم را تماشا کنند.
چه اتفاقي براي اين بچهها افتاد وقتي وارد استاديوم شدند؟
آنها با چانهزني و مبارزه رفتند و داخل شدند. البته به دليل شرايط خاص آن موقع بود. چون تب و تاب انتخابات رياست جمهوري بود و خاتمي هم در استاديوم بود و آقاي مهرعليزاده تعدادي از هنرپيشههاي زن را دعوت کرده بود که بيايند داخل استاديوم براي تبليغات رياست جمهوري. همهي اينها کمک کرد که بچهها بتوانند وارد شوند. البته پاي يکي از بچهها شکست در همين مبارزه ولي در استاديوم آنقدر به آنها خوش گذشته بود که ميگفتند ما نميتوانيم بگوييم آنجا چه خبر بود. اصلا توي کلمه نميگنجيد. از لحاظ امنيتي و داخل استاديوم هم اتفاق خاصي برايشان نيفتاد، غير ازدرگيري پيش از ورودشان با نيروي انتظامي.
بنابراين ممکن بود اگر اين شرايط خاص ِ روزهاي انتخابات و مراقبتهاي ويژهاي که ميشد نبود ممکن بود اتفاق خاصي بيفتد؟
نميدانم دقيقا. ما بعد از اين اتفاق بازهم تلاش کرديم برويم استاديوم. بار اول فکر نميکردند ما اينقدر مصر باشيم. براي همين ما را سوار اتوبوس کردند و در اتوبانها چرخاندند و در ميدان آزادي پياده کردند. ولي دوباره برگشتيم به استاديوم. دفعهي بعد پليس زن آورده بودند و پليس زن معمولا خشنتر هم هست چون ميتواند برخورد فيزيکي داشته باشد و داشت. هر چند ما درگير نشديم. ولي فهميديم واقعا اين جو خيلي مهم است.
امابايد گروهي درردههاي بالا از تو حمايت کنند. مثلا روز بازي ايران و بحرين، چون قبل از انتخابات بود، در استانداري يا مراکز مختلف آدمهايي بودند که طرفدار اين گروه باشند؛ ولي الان در نهادهاي بالا کسي نيست که از چنين حرکتي حمايت کند. به خاطر همين، ديگر دست از رفتن و مبارزه جلوي استاديوم برداشتهايم و مي خواهيم با نامهنگاري و از طريق اينترنت کار انجام ميدهيم.
با اين نامه منتظر چي هستيد؟
منتظر اين هستيم که يک بند را به اساسنامهي جديد فوتبال ايران اضافه کنند و براساس آن گفته شود نبايد تبعيض جنسيتي وجود داشته باشد و اجازه بدهند زنها وارد استاديوم بشوند.
تصور ميکني با اين نامه اين اتفاق بيفتد؟
من خوشبينام. ميداني چرا؟ چون وقتي با مسئولان ورزشي صحبت کردم ديدم به نظر همه لازم است که اين اتفاق بيفتد. آنها درمحيطهاي ورزشياند و مشکلات مختلفي دارند با اين موضوع. آنها هم ميدانند ماجرا مثل سينماهاي قديم است که چون خانواده حضور نداشت محيط مناسبي هم نداشت.
الان خيلي از اين مسايل با يک محيط مناسب، يک جو مناسب خانوادگي، حل ميشود. جوانان در اين کشورمان اصلا تفريح مناسبي ندارند. دليل اينکه اينقدر رستورانها شلوغ است اين است که رستورانها محل تفريح شدهاند. به خاطر همين استاديوم رفتن ميتواند يک تفريح سالم و مناسب باشد.
دليل اينکه هنوز به زنان اجازهي ورود به استاديومهاي ورزشي داده نميشود به شما گفته شده؟
مسئولان از طرف مراجع گفتند که ديدن بدن نامحرم حرام است. توي استاديوم هم شما ميرويد و بدن بازيکنان را ميبينيد.
ولي اگر از تلويزيون ببينيد مشکلي نيست؟
همين ديگر. در واقع خودشان هم ميدانند که استدلال درستي نميکنند براي اين مسأله. ولي براساس يک قانون نانوشته يا عرفي اين اجازه را نميدهند. انگار مقاومت ميکنند در برابر تغيير شرايط. در صورتي که امکان دارد هيچ اتفاق خاصي پيش نيايد. ما با فيلمنامهنويس فيلم «آفسايد» راجع به موضوع رفتن دخترها به استاديوم که صحبت ميکرديم، گفته شد که در کشورهايي که ورود آزاد است، درصد خيلي کمي به استاديوم ميروند. يعني فکر نميکنم اگر اجازه هم بدهند همين فردا استاديوم صدهزارنفريشان با دختر پر شود.
حالا مثلا کل استاديوم با دختر پر شود بازهم امنيت ندارد؟
مسأله همين است که چنين تصور و اتفاقي از ديد آنها وحشتناک است.بيشترين دليلي که تا امروز به آن اشاره شده اين است که ما نميتوانيم امنيت دخترها يا خانمها را در استاديوم تامين کنيم.
راستش اين استدلالشان ديگر بيش از بقيه اشتباه است. به آنها گفتيم مگر ما توي خيابانها راه ميرويم مثلا وضعيت خيلي بهتري داريم؟ در استاديوم هم ميخواهيد جايگاه جداگانه بدهيد و از در جداگانه رفتوآمد داشته باشيم. در صورتي که در خيابان سوار تاکسي که ميشويد، قدم که ميزنيد و در کوچههاي خلوت و شلوغ هم که باشي امنيتات به عنوان يک زن هزار بار امکان دارد به خطر بيفتد، ولي ما کنارآمدهايم و ميدانيم چطور برخورد کنيم.
عارفه! فرض کن نامهاي که شما نوشتيد خطاب به ايافسي و فيفا شما را به هدفتان برساند. تصور کن در اساسنامهي فوتبال ايران اين مسأله هم قيد شود. اگر از طرف مقامات بالا درخواست کنند از ايران و بگويند ما اجرايي شدن اين بند را ميخواهيم، فکر ميکني در لايههاي دروني بخش دولتي و بخش ورزشي ايران چه اتفاقي بيفتد؟
لااقل مي دانم بخش ورزشي خيلي مخالفتي ندارد؛ يعني من اصلا مخالفتي بين مسئولان فدراسيون فوتبال نديدم نسبت به اين مسأله. راجع به اين مسأله کساني که بيربط هستند با فوتبال، مثل نهادهاي امنيتي، يا کساني که ارتباطي با فوتبال ندارند، موضع دارند. به نظر من فيفا خيلي قدرتمند است و خيلي شديد در رابطه با فوتبال با دولتها برخورد ميکند و گاهي حضور در مسابقات را هم تعليق ميکند. به خاطر همين، اگر برخوردشان جدي باشد با اين مسأله و بخواهند که اين موضوع وجود داشته باشد، بعيد نيست که مقامات ايراني مجبور شوند موضوع را قبول کنند. يکسري مسايل شامل مرور زمان شده؛ چون بعضي ميگويند حالا براي اين بازي نه، از بازي بعد درستش ميکنيم.
چه کساني اين را مي گويند؟
مسئولان ورزشي خودمان.
يعني به اين موضوع مدام فکر ميکنند؟
دقيقا. دو سال پيش که رفتيم بازي ايران – کاستاريکا را ببينيم، خبرنگار تلويزيون با آقاي عليآبادي مصاحبه ميکرد و از او پرسيد چرا يکسري خانمها را سوار اتوبوس کرديد و برديد ميدان آزادي پياده کرديد که داخل استاديوم نباشند؟ او هم گفت ما مخالفتي نداريم، زمينههايش را فراهم ميکنيم تا بيايند داخل.
به همين راحتي. ولي براي زمينهها تلاش چنداني نميکنند. به خاطر همين، ما بايد سعي کنيم با کارهاي ديگر به مسئولان فشار بياوريم و عجلهشان را بيشتر کنيم. اين مسايل باعث شده که فوتبالمان عقب بيفتد. الان هم آنقدر فوتبال مسألهي اقتصادي و سياسي اساسي و بزرگي هست که تأثير ميگذارد روي روابط کشورها. وقتي دراستاديومها شخصيتهاي سياسي کشور ميآيند مينشينند، يعني فوتبال پيام سياسي دارد. آقاي صفايي فراهاني، رييس کميتهي انتقالي فوتبال ايران، ميگفت شايد کشوري وجود نداشته باشد که اجازه ندهد زنان وارد استاديوم شوند.
تصاوير زنان عربستان را در استاديوم ديدم. عربستان دو بخش مذهبي دارد: مکه و مدينه. در بخشهاي ديگر آزاد عمل ميکنند. بعد از بازيهاي مقدماتي جام جهاني آلمان، مسئولان اين کشور گفتند به مناسبت ورودشان به جام جهاني اجازه ميدهند خانمها هم به استاديوم بيايند. زنان هم با حجاب و پوشش و خيلي سفت و سخت داخل شدند و نشستند. پس معلوم است که حتا در عربستان با همهي عقايدشان باز هم اين حق را براي زنان قائل هستند.
لينک اصل مطلب در راديو زمانه